حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۷ دی , ۱۴۰۳ 26 جماد ثاني 1446 Friday, 27 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 292 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 0×
  • اوقات شرعی

  • اطلاعیه ها

    آرشیو » بایگانی‌ها حکایات و داستان های حج | صفحه 4 از 5 | کاروان حج 13091 اصفهان

    امام سجاد (ع) و قافله ای که به حج میرفت
    4 سال قبل

    امام سجاد (ع) و قافله ای که به حج میرفت

    ✅ قافله اي از مسلمانان كه آهنگ مكه داشت، همينكه به مدينه رسيد چند روزي توقف و استراحت كرد و بعد، از مدينه به مقصد مكه به راه افتاد. در بين راه مكه و مدينه، در يكي از منازل، اهل قافله با مردي مصادف شدند كه با آنها آشنا بود. آن مرد در ضمن صحبت […]

    5 سال قبل

    پیاده روی امام حسن علیه السلام به سوی مکه

    یک سال امام حسن مجتبی علیه السلام با پای پیاده به سوی مکه حرکت کرد. در بین راه پاهای مبارکش ورم نمود. یکی از همراهان گفت: مقداری از راه را سوار شوید تا این ورم خوب شود. حضرت فرمود: هرگز سوار نمی‌شوم، ولی وقتی به اولین منزل رسیدیم، شخص سیاه پوستی را که روغنی به […]

    5 سال قبل

    گریه امام حسین

    آمده است که: حضرت امام حسین علیه السلام بعد از طواف بیت‌الحرام، به سوی مقام حضرت ابراهیم علیه السلام می‌رفت و نماز می‌خواند و سپس صورت خود را بر مقام می‌گذاشت و گریه می‌کرد و می‌گفت: «الهی عبیدک ببابک، خویدمک ببابک، سائلک ببابک، مسکینک ببابک». یک روز این دعا را زیاد تکرار کرد و رفت. […]

    5 سال قبل

    لبیک دوست

    حسن بصری گفت: شبی وقت سحر به مسجد الحرام رفتم تا طواف کنم، جوانی را دیدم روی بر خاک نهاده می‌گفت: یا ذا المعالی علیک معتمدی‌طوبی لعبد تکون مولاه طوبی لمن کان خائفاً وجلًایشکوا إلی ذی‌الجلال بلواه فما به علةٌ ولا سقم‌أکثر من حبّه لمولاه ناگهان هاتفی آواز داد که: لبیک لبیک أنت فی کنفی‌فکل […]

    5 سال قبل

    گریه شدید امام باقر (ع)

    یکی از غلامان حضرت امام محمد باقر(ع) گفت:  وقتی در خدمت آن حضرت به مکه رفتیم، چون آن حضرت داخل مسجد الحرام شد و نگاهش به خانه کعبه افتاد، گریست به حدی که صدای مبارکش در میان مسجد الحرام بلند شد.   من گفتم: پدر و مادرم فدای تو شود، مردم شما را بدین حال     می […]

    5 سال قبل

    شما از او برترید

     مردی از سفرحج برگشته بود و سرگذشت مسافرت خود و همراهانش را برای امام صادق(علیه السلام) تعریف می کرد، مخصوصاً یکی از هم سفران خویش را بسیار می ستود که چه مرد بزرگواری بود. ما به معیت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم. یکسره مشغول طاعت و عبادت بود. همین که در منزلی فرود می آمدیم او فوراً به […]

    5 سال قبل

    همسفر حج

     مردی از سفر حج برگشته بود و سرگذشت مسافرت خود و همراهانش را برای امام صادق(علیه السلام) تعریف می کرد، مخصوصا یکی از هم سفران خویش را بسیار می ستود که چه مرد بزرگواری بود. ما به معیّت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم. یکسره مشغول طاعت و عبادت بود. همین که در منزلی فرود می آمدیم او فورا به […]

    5 سال قبل

    گریه شدید

    گریه شدید یکی از غلامان حضرت امام محمد باقر(ع) گفت:  وقتی در خدمت آن حضرت به مکه رفتیم، چون آن حضرت داخل مسجد الحرام شد و نگاهش به خانه کعبه افتاد، گریست به حدی که صدای مبارکش در میان مسجد الحرام بلند شد.   من گفتم: پدر و مادرم فدای تو شود، مردم شما را بدین […]