حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 16 شوال 1445 Wednesday, 24 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 292 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 0×
  • اوقات شرعی

  • اطلاعیه ها

    سوز و گداز

    شناسه : 879 28 مارس 2020 - 11:14 69 بازدید ارسال توسط :

    روزى شبلى به راه باديه مى‌رفت.جوانى را ديد همچون شمع مجلس قد برافراشته و شاخۀ چندى نرگس به دست گرفته و قصبى بر سر بسته و نعلين به پا كرده و خرامان با لباس فاخر و با ناز و تكبّر چون كبكى ايمن از باز،قدم بر مى‌دارد.شبلى از سر مهر نزد او رفته،گفت:اين جوان زيبنده! […]

    پ
    پ

    روزى شبلى به راه باديه مى‌رفت.جوانى را ديد همچون شمع مجلس قد برافراشته و شاخۀ چندى نرگس به دست گرفته و قصبى بر سر بسته و نعلين به پا كرده و خرامان با لباس فاخر و با ناز و تكبّر چون كبكى ايمن از باز،قدم بر مى‌دارد.شبلى از سر مهر نزد او رفته،گفت:اين جوان زيبنده! چنين گرم از كجا مى‌آيى و عزم كجا دارى؟

    جوان گفت:از بغداد مى‌آيم،صبحگاه از آن جا بر آمده و اكنون راه دشوارى در پيش دارم (به زيارت حرم الهى مى‌روم).

    شبلى گويد:پنج روز در راه بودم و به سوى خانه خدا حركت مى‌كردم؛ وقتى به حرم رسيدم،ديدم يكى مست افتاده چهره‌اش زرد شده و ضعيف و ناتوان گشته،دل از دست داده و بيم‌جان باخته.

    ديدم همان جوان است كه در بيابان ديده بودم.تا مرا از دور ديد،آهسته و نالان از پيش كعبه آواز داد و گفت:شبلى مرا مى‌شناسى؟ من همان جوان زيباروى و زيبا پوش هستم كه در فلان جا ديدى.

    جوان بسيار براى من اكرام كرد و درى به رويم گشود و در هر ساعت گنجى به من داد.هر دم آن چه جستم بيشتر به عمق كار پى‌بردم.

    كنون چون آمدم با خود به يك باربگردانيد بر فرقم چو پرگار دلم خون كرد و آتش در من‌انداخت

    شبلى از او پرسيد:اى جوان! چرا چنين از خود بى‌خود گشته‌اى؟

    گفت:اى شيخ يگانه! چه كسى اين برگ جاودانه را دارد.من مست اين معمّا ندانم كه مى‌گويد يا تو باش و يا همۀ ما.من از آن مى‌سوزم و از آن مى‌گذرم كه مويى در من نمى‌گنجد.

    تو خود در چشم خود نشستى

    آرى هر كس در اين مكان ربّانى بيايد،به اسرارى پى‌ببرد و رازها بياموزد.اين‌جا مهبط ملائكه و مشهد عارفان باللّٰه است.اگر كسى بتواند درد عشق را به جان خودش بچشاند،ديگر از خود بى‌خود گشته وفناى فى اللّٰه خواهد شد.

    این مطلب بدون برچسب می باشد.

    ثبت دیدگاه

    دیدگاهها بسته است.